دکتر قالیباف درجلسهای ، تحلیل خود را از نهم دیماه ارائه داده است. او اعتقاد دارد که «نهم دی ماه از ایاماللهی است که بار دیگر مردم را در صف واحدی بر ضد اقدامات کور دشمن برای آسیبزدن به ارزشهای اصیل اسلام و انقلاب قرار داد. در حماسه نهم دیماه سال۸۸ توطئه سلب اعتماد از نظام که هدف دشمنان و فتنهگران بود نقش بر آب شد. ۹ دی را میتوان در کنار دیگر روزهای بزرگ و پرشور انقلاب اسلامی نظیر ۲۲ بهمن و ۱۲ فروردین تفسیر کرد.» به اعتقاد شهردار تهران، با شعار و سیاستبازی نمیتوان به جنگ ظلم، بیعدالتی و عقب ماندگی و دیگر مشکلات اینچنینی رفت. گزیدهای از سخنان وی درباره فتنه و نهم دی را که در جمع مدیران شهری بیان شده است، پیش رو دارید.
ویژگی برجسته این ایام مفهوم وحدت و اتحاد بر سر ارزشهای بنیادین اسلام و آرمانها و ارزشهای انقلاب است. از این رو، حماسه ۹ دی را بطور قاطع میتوان نتیجه وحدت مردم در حمایت از آرمانهای انقلاب و کلام رهبری دانست. وحدت و همدلیای که مهمترین شرط موفقیت و پیروزی ملتها از سنتهای حتمی الهی است. ما از تاریخ آموختهایم که هر اقدامی ملت ما را به هم نزدیکتر و نیروهای سیاسی ما را با هم منسجمتر کند، در نهایت تقویتکننده اقتدار ملی است و هر اقدامی که در جهت تفرقه و ایجاد کینه و نفاق صورت گیرد، موجب ضعف و شکست ما خواهد بود. ۹ دی، مهر پایانی بود بر جریانی که درصدد براندازی انقلاب بود.
دشمن در آن برهه از زمان به همراه عدهای در داخل، طمع ضربه زدن به این انقلاب و دستاوردهای آن را داشت که با هشیاری و حضور به موقع مردم و درایت رهبر انقلاب این خیال خام ناکام ماند. در مورد جریان فتنه ۸۸ و علل ایجاد آن، صحبتهای فراوانی صورت گرفته است و بنده نیز بارها در همان ایام و بعد از آن، به تبیین این موضوع پرداختهام. نکته مهم این است که اکنون سه سال از آن ایام میگذرد و مهم، تجربهاندوزی از آن واقعه برای حل مسایل و دغدغههای امروز و آینده کشورمان است.
ضرورت حرکت در مسیر قانون نخستین تجربه حوادث سال ۸۸ بود. رهبری درخصوص آن حوادث اشاره کردهاند که مراقب باشیم تا با افراطیگری و کارهای بیرویه به فتنهانگیزی دشمن کمک نکنیم. رهبری بارها در جریان مدیریت فتنه به همه دلسوزان انقلاب و مسئولین کشور توصیه کردند که با عدالت و اعتدال و مطابق با قانون رفتار کنند و از کارهای خودسرانه بپرهیزند تا در این فضای غبارآلود به بیگناهان آسیبی نرسد. با اطمینان عرض میکنم که اگر همه جریانهای سیاسی و مسئولین ما در جریان فتنه از این رهنمود رهبری تبعیت کرده بودند و با برخی خودسریها بدنبال کسب منافع کوتاه مدت سیاسی و جناحی نبودند و مصالح بلند مدت انقلاب را نادیده نمیگرفتند، کشور با هزینههای به مراتب کمتری از فتنه عبور میکرد.
رهبری در جریان مدیریت فتنه بر نکته مهمی تأکید کردند که یکی از مهمترین تجربههای ما از این واقعه است. ایشان در ایامی که برخی از افراد و جریانها با خودسری و بیتدبیری و احتمالاً با برخی اغراض و مطامع سیاسی بدنبال گسترش دامنه فتنه و فتنهگران و تصفیه حسابهای سیاسی بودند، بر استراتژی «جذب حداکثری و دفع حداقلی» تأکید کردند. آنچه ایشان بر آن تأکید داشتند و همچنان نیز بر آن تأکید دارند، مرزبندی و تمایزگذاری میان براندازان فتنهگر با قاطبه ملت ایران و جریانهای سیاسی درون نظام است.
براندازان فتنهگر، اقلیتی کوچک بوده و هستند که همواره از سوی ملت ایران و جریانهای سیاسی درون نظام حذف و طرد شدهاند. واقعه عاشورای ۸۸ ماهیت و چهره واقعی ضددینی و ضد میهنی این اقلیت مزدور را برای همه ملت آشکار ساخت و در حماسه ۹ دی نیز اکثریت قاطع ملت ایران و جریانهای سیاسی نشان دادند که هیچ نسبتی با این فتنهگران ندارند. بیتردید براندازان فتنهگر در نزد همه ملت ایران و جریانهای سیاسی ما محکوم و مطرودند. آنها مطمئناً هم در پیشگاه خداوند و هم در پیشگاه قانون و مردم گناهکار و مجرمند. بدیهی است امکان بازگشت به قدرت و فعالیت سیاسی برای مجرمین برانداز وجود ندارد و باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند.
به همان اندازه که باید پیگیر برخورد شدید قانونی با براندازان فتنهگر بود، به همان اندازه هم باید حساب این اقلیت معدود را از جریانها و چهرههای سیاسی درون نظام جدا کرد. ما پیرو آن دینی هستیم که از ما میخواهد «اشداء علیالکفار رحماء بینهم» باشیم. به همان اندازه که باید در برابر دشمنان و براندازان و معاندان سرسخت و مصمم باشیم، به همان اندازه هم باید بدنبال ایجاد وحدت و همدلی میان نیروهای درون نظام باشیم و با دست خودمان نیروهای خودی را به جبهه دشمن نفرستیم.
نباید با رفتار خود دشمن را از اینکه موفق به یارگیری از درون جبهه انقلاب شده، خوشحال کنیم. دشمن از رهبری و مردم ضربه سختی خورده و به دنبال جمعآوری غنیمت است تا از تلخی این شکست بزرگ بکاهد. ما نباید با ایجاد اختلاف و تفرقه میان نیروهای انقلاب و محدودکردن غیرمنطقی دایره خودیها و نیروهای انقلابی، کام دشمن را شیرین کنیم. متأسفانه عدهای که در میان راه سوار قطار انقلاب شدهاند، و هر از چند گاهی تلاش دارند تا با فهم ناقص خود، بذر نفاق و تفرقه بپاشند و از یاران و همراهان انقلاب بکاهند. برای آنکه برای خود جایی باز کنند، مردم را در مقابل هم قرار میدهند و تفرقه و چند دستگی میان مردم ایجاد میکنند.
فتنه گذشته، آخرین فتنهها نیست و تا ملت ایران بر سر آرمانها و ارزشهای خود ایستاده است، هر لحظه باید منتظر وقوع فتنه یا تهدید جدیدی از سوی دشمنان باشید. بدانیم که انحراف از مسیر انقلاب و محوریت رهبری و بیاعتنایی به قانون و گرفتار آمدن در دام افراط و تفریط و بیتدبیری، باز هم میتواند زمینه را برای تهدید کشور از سوی دشمنان فراهم کند. هرجا انحراف، التقاط، افراطیگری، عقل ستیزی، قانونگریزی و فساد دیدیم، باید دل نگران وقوع یک فتنه جدید هم باشیم. آنچه در ۹ دی مشهود بود، چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز تأکید کردهاند بهرهگیری از پتانسیل و قدرت عظیم مردم برای مدیریت آینده انقلاب و نظام اسلامی است.
نشانه بصیرت در برهه کنونی انقلاب دانستن این نکته است که مهمترین مسأله و دغدغه امروز انقلاب و مردم چیست. بیتردید مهمترین مسأله امروز ما بحث چالش مدیریتی، بحران کارآمدی و افزایش فشارهای خارجی است. مدیریت صحیح و اصولی این فضا و مقابله با این چالشها نیز تنها در گرو بکارگیری عقل، تدبیر و برنامهریزی است. با گرفتار آمدن در دام بازیهای سیاسی، اختلافافکنی و ایجاد فضای تهمت و تخریب، نمیتوان برای حل مسایل و مشکلات امروز مردم، قدمی برداشت. امروز هر فرد و جریانی که داعیه انقلابیگری، ارزشگرایی، مردمداری و وطندوستی دارد، باید تنها و تنها به پیشرفت کشور و رفع مسائل و دغدغههای گوناگون مردم مخصوصاً در حوزههای مدیریتی و اقتصادی بیندیشد.
لازمه پیشرفتخواهی استفاده از رویکردهای عملی برای رفع معضلات کشور به جای تمرکز بر اختلافات و بازیهای سیاسی است. اگر دغدغه ارزشها و آرمانهای انقلاب را داریم، اگر دغدغه عدالت داریم، باید بدانیم که تحقق تمام ارزشها و مخصوصاً عدالت نیز تنها از طریق دستیابی به توسعه و پیشرفت امکانپذیر است. در یک جامعه فقیر و عقب مانده، نه از ارزشها و آرمانها خبری خواهد بود و نه از عدالت و امنیت. باید بدانیم که ارزشها و آرمانهایی نظیر عدالت بدون صداقت و عقلانیت بدست نمیآیند و با شعار و سیاستبازی نمیتوان به جنگ ظلم و عقب ماندگی و بیعدالتی رفت.
بیتردید براندازان فتنهگر در نزد همه ملت ایران و جریانهای سیاسی ما محکوم و مطرودند. آنها مطمئناً هم در پیشگاه خداوند و هم در پیشگاه قانون و مردم گناهکار و مجرمند. بدیهی است امکان بازگشت به قدرت و فعالیت سیاسی برای مجرمین برانداز وجود ندارد و باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند. نفعی در محدود کردن نیست
وقتی رهبری نظام در خطبههای نمازجمعه روز ۲۹ خرداد سال ۸۸ و همچنین در سخنرانیهای دیگر تأکید میفرمایند بر اینکه همه ۴۰میلیون نفری که رأی دادند، جزو جبهه انقلاب هستند، چرا ما بدنبال محدود کردن این جبهه باشیم؟ واقعاً چه نفعی برای کشور و نظام وجود دارد که ما دایره علاقهمندان به این نظام را محدود کنیم؟
نظرات شما عزیزان: